مبانی نظری نظم جویی هیجان که هم اکنون در حال مطالعه جزئیات آن می باشید.در مورد بررسی کاهش ، افزایش و حفظ هیجانات است که تاثیر زیادی در وجود و چارچوب رفتاری انسان دارد.
این مبانی نظری دارای 22 صفحه به صورت ورد قابل ویرایش با منابع درون متنی و پایانی تنظیم شده است. و فهرست کلی زیر عمده ترین مطالب این فایل می باشد.
مبانی نظری نظم جویی هیجان
- مفهوم نظم‌جویی هیجانی
- ابعاد نظم جویی هیجانی (9 مورد)
- سیستمهای عصبی درگیر در تولید هیجان
- سیستم های درگیر در نظم جویی هیجان
- مدلهای نظم جویی هیجان
- تفاوتهای فردی در نظم جویی هیجان
- مشکلات هیجانی از طریق آموزش نظم جویی هیجان
- ورزش کاهش تنیدگی و نظم جویی هیجانات
- پیشینه تحقیق
- منابع
می توانید ببینید:کتاب جایگاه هیجان ها و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان برای انسان در علم روان شناسی
تنظیم هیجان چیست؟
تنظیم هیجان به فرآیندهایی اشاره دارد که افراد از طریق آن تجارب عاطفی خود را مدیریت و تعدیل می کنند.
این شامل طیف وسیعی از استراتژی‌ها، از ارزیابی مجدد شناختی تا تمرین‌های ذهن‌آگاهی است که به افراد کمک می‌کند تا با موقعیت‌های دشوار کنار بیایند و کنترل هیجانی داشته باشند.
تنظیم موثر هیجان با طیفی از نتایج مثبت، از جمله بهبود رفاه، روابط بین فردی بهتر، و افزایش انعطاف پذیری در مواجهه با استرس و ناملایمات مرتبط است.
توانایی تنظیم احساسات یک مهارت است، به این معنی که افراد اغلب با بزرگ شدن، تنظیم هیجانی را یاد می گیرند. برخی از افراد ممکن است کنترل احساسات خود را آسان تر از دیگران بدانند.
تنظیم عاطفی مجموعه ای از فرآیندها را منعکس می کند که بر:
- چه احساساتی که کسی دارد.
- وقتی این احساسات را دارند.
- چگونه آنها این احساسات را تجربه و ابراز می کنند.
تنظیم هیجانی را نباید با حذف یا کنترل هیجانات اشتباه گرفت، بلکه باید با تعدیل تجربه احساسات در حال تجربه اشتباه گرفت. این شامل توانایی تغییر شدت یا مدت یک احساس به جای تغییر کامل آن است.
توانایی تعدیل شدت احساسات می تواند به کنترل رفتار و واکنش های عاطفی کمک کند.
هنگامی که احساسی احساس می شود، به عنوان مثال، خشم، این می تواند زمانی که احساس تهدید یا ناتوانی می کند، ایجاد شود.
چرا نظم جویی هیجان مهم است؟
توانایی تنظیم احساسات مهم است زیرا احساسات ما ارتباط نزدیکی با نحوه تفکر و احساس ما دارد. افکار و احساسات ما به ما کمک می کند تا تصمیم بگیریم که چگونه به یک موقعیت بهترین واکنش را نشان دهیم و چه اقدامی باید انجام دهیم. اساساً، تنظیم عاطفی می تواند بر رفتار تأثیر بگذارد.
یادگیری مهارت های تنظیم احساسات به این معنی است که به جای اینکه به صورت تکانشی عمل کنیم و کاری را انجام دهیم که ممکن است بعداً پشیمان شویم، بتوانیم انتخاب های سنجیده ای داشته باشیم.
این می تواند به این معنی باشد که ما می توانیم یاد بگیریم روابط با دیگران را مدیریت کنیم، مشکلات را حل کنیم و کنترل بهتری بر سلامت روان خود داشته باشیم.
اگر احساسات ما خاموش شوند یا از آنها اجتناب شود، ممکن است با ناتوانی، تفکر منفی، نشخوار فکری، رنجش و افزایش ناامیدی دست و پنجه نرم کنیم. این می تواند منجر به ایجاد اضطراب، افسردگی یا شکایات فیزیکی شود.
راههای کمک به تنظیم هیجانات
تغییر هر بخشی از چرخه می تواند با الگوی تداخل داشته باشد و منجر به افکار و احساسات مثبت بیشتری شود.
تکنیک‌هایی مانند روش‌هایی که در درمان شناختی رفتاری به کار می‌روند، می‌توانند به شما کمک کنند تا نحوه درک و کار با رابطه بین افکار، احساسات و رفتارهای خود را بیاموزید.
یاد بگیرید که به روشی که رابطه فکر-عاطفه-رفتار برای شما کار می کند توجه کنید، سپس چند سوال از خود بپرسید:
- چه ایده‌ها یا الگوهای فکری خاصی در ذهن شما واکنش ایجاد می‌کنند؟
- تحمل یا کنترل کدام احساسات برای شما دشوارتر است؟
- چه روش ها یا اقداماتی را برای کاهش اضطراب خود انجام می دهید؟
- این تکنیک‌ها تا چه اندازه در موقعیت‌های فوری و بلندمدت تسکین می‌دهند؟
- آیا اعتقادات اساسی در مورد خود، دیگران یا جهان وجود دارد که بر مارپیچ منفی تأثیر داشته باشد؟
- از طرف دیگر، چه افکار و باورهایی بیشترین کمک را به ایجاد احساسات مثبت برای شما دارند؟
توجه به این نکته مهم است که راهبردهای مختلفی می تواند برای مقابله با احساسات، حتی آنهایی که طاقت فرسا هستند، استفاده شود. آنچه اغلب اتفاق می‌افتد این است که این استراتژی‌ها به طور انعطاف‌پذیر اعمال نمی‌شوند و ممکن است فردی در هر موقعیت منفی از همان استراتژی غیرمفید استفاده کند.
لازم به ذکر است مطالب فوق از متن مبانی نظری نظم جویی هیجان نمی باشد و صرفا جنبه اطلاع و آشنایی با تنظم هیجان را دارد.
هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.